همیشه یکی هست...
همیشه یكی هست بفهمه چه میگی غماتو ببینه
همیشه یكی هست كنار غروب غریبیت بشینه
همیشه یكی هست كه از كوله بارت بگیره غبارو
چشاتو بگیره نذاره ببینی بد روزگارو
همیشه یكی با دو تا چشم معصوم حواسش بهت هست
یكی مثل آینه مث سایه آروم حواسش بهت هست
همیشه یه جایی كه پاتو بریدن كه دستاتو بستن
یه جایی كه دردا با دیوار و زنجیر سر رات نشستن
همیشه یه جایی كه هیچ حرف و راهی جز افسوس نداری
یه جایی كه هیچی نه عشقو نه شعرو دیگه دوس نداری
یكی با یه قلب هراسون و لرزون حواسش بهت هست
یكی مثل ابرا پریشون و گریون حواسش بهت هست
همیشه یكی با دو تا چشم معصوم حواسش بهت هست
یكی مثل آینه مث سایه آروم حواسش بهت هست...





