همیشه یکی هست...

 

همیشه یكی هست بفهمه چه میگی غماتو ببینه
همیشه یكی هست
كنار غروب غریبیت بشینه
همیشه یكی هست كه از كوله بارت بگیره غبارو
چشاتو بگیره نذاره ببینی بد روزگارو
همیشه یكی با دو تا چشم معصوم حواسش بهت هست
یكی مثل آینه مث سایه آروم حواسش بهت هست

همیشه یه جایی كه پاتو بریدن كه دستاتو بستن
یه جایی كه دردا با دیوار و زنجیر سر رات نشستن
همیشه یه جایی كه هیچ حرف و راهی جز افسوس نداری
یه جایی كه هیچی نه عشقو نه شعرو دیگه دوس نداری
یكی با یه قلب هراسون و لرزون حواسش بهت هست
یكی مثل ابرا پریشون و گریون حواسش بهت هست
همیشه یكی با دو تا چشم معصوم حواسش بهت هست
یكی مثل آینه مث سایه آروم حواسش بهت هست...

 

داستان طنز

یک خانم 45 ساله حملهء قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود . در اتاق جراحی کم مونده بود مرگ را تجربه کند كه خدا رو دید و پرسید:
آیا وقت من تمام است؟
خدا گفت:نه شما 43 سال و 2 ماه و 8 روز دیگه عمر می کنید .
بنابراين پس از بهبود يافتن خانم تصمیم گرفت در بیمارستان بماند و عملهای زیر را انجام دهد:
1- کشیدن پوست صورت
2- تخلیهء چربیها(لیپو ساکشن)
3- جمع و جور کردن شکم .
و صد البته به فکر رنگ کردن موهاش و سفید کردن دندوناش هم بود !!!!
از اونجايي كه او زمان بيشتري براي زندگي داشت از اين رو او تصميم گرفت كه بتواند بيشترين استفاده را از اين موقعيت (زندگي) ببرد.
يكي دو ماه بعد ، پس اتمام آخرين عمل زيبايي بعد از مرخص شدن از بيمارستان در حالي كه ميخواست از خيابون رد بشه با يه ماشين تصادف كرد و كشته شد . !!!
وقتی با خدا روبرو شد او پرسید: من فکر کردم شما فرمودید من 43 سال دیگه
فرصت دارم چرا شما مرا از زیر آمبولانس بیرون نکشیدید؟
.
.
خدا جواب داد :
اِ اِ اِ شما بوووووودی ???? چقدر عوض شدی نشناختمتون

عضو چدید

سلام دوستان گل ما چند نفری

با شروع وتولد این وبلاگ گفتیم که این برگ دفتر یادگاری است از نوشته های انتخابی و حرفهای هر کدام از ما چند نفری های این خانواده ی بزرگ.و کاش میشد از هر کدام از آنها یادگاری را در این وبلاگ داشته باشیم

با این پست میخواهم عضو جدید این وبلاگ خانوادگی را معرفی کنم:

از این به بعد احسان عزیز هم به جمع ما میپیوندد.

ایشون به تازگی عضو این خانواده شده و فکر کنم در پر بار ساختن این وبلاگ و بحث همکاری با این وبلاگ موفق خواهد بود.

به سهم خودم ورودش را به جمع وبلاگ خانوادگیمون تبریک میگم:

احسان جون خوش اومدی.منتظر نوشته هایت هستیم

هرگز این کار را نکنید

به خاطر سه چیز هیچگاه کسی را مسخره نکنید :

چهره

پدرومادر

زادگاه

چون انسان هیچ حق انتخابی در مورد آنها ندارد ... !!!